بسمه تعالی
امام خمینی (ره):
مأیوس نشویدوکوشش کنیدتابه کوشش خویش رنگ اسلامی _الهی بیشتری دهید وبه فداکاری خویش اخلاص مندترباشید.اگربخواهیدبه اسلام وملت خودتان خدمت بکنید،اگربخواهیدخدمت شماپیش خدای
تبارک وتعالی اجرداشته باشید،مقصدرامقصدالهی کنید،برای خداقدم بردارید،مجاهده رابرای خدا بکنید ،پاسداری رابرای خدا بکنید.
6/3/1361
مقام معظم رهبری می فرمایند:
دشمن ،سه هدف مرحله ای ومقطعی راتعقیب می کند؛اول عبارت است ازتخریب وحدت ملی ؛یکپارچگی ملت ایران رابشکنندوتخریب کنند .دوم،تخریب ایمان وباورهای کارساز دردل مردم .سوم،تخریب روح امید وتخریب اینده درذهن مردم.
26/9/1378
شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام
امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شد و در 12 محرم سال 95 هجری قمری به دست ولید بن عبدالملک به شهادت رسید. امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد. امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا روزی که به شهادت رسید زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
امام سجاد علیه السلام در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزش های دینی دست خوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین کار خویش را در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا، با دعا آغاز کرد.
چنین بود که مردم تحت تأثیر رو حیات آن حضرت قرار گرفتند و شیفته مرام و روش او شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث او در آمدند و از سرچشمه زلال دانش وی که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علیه السلام بود، بهره ها جستند.
شرایط، مقتضیات و رسالتها در عصر امام سجاد علیه السلام:
اقتدار حکومتهای جبار و ظالم عصر، نظارت شدید و سختگیریهای بسیار بر مخالفان سیاسی بویژه شیعیان، سرکوبی قیامها با کشتارهای بی رحمانه، جهالت سیاسی و مذهبی مردم، شیوع بی دینی و مفاسد اخلاقی، و قلت یاران و مجاهدان واقعی، از جمله موانعی بودند که نگذاشتند امام سجاد علیه السلام به صورت مسلحانه قیام کنند.
مردم مسلمان عصر امام علیه السلام به علت تبلیغات و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حکومتهای نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی در نهایت جهالت و بی دینی به سر می بردند. بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود.
در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد علیه السلام، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت علیه السلام، مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود.
امام علیه السلام می باید در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری می کردند بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده می ساختند.
آن حضرت موفق شدند که در سخت ترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوه های تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شوند. سرانجام امام علیه السلام در راه پایداری و استقامت در این جهاد مقدس، به مقام والای شهادت نایل شدند.
نقش امام سجاد در تربیت موالی :
"موالی" یعنی: عده ای از ایرانیان که به عراق آمده و در آنجا با تشیع آشنا شده. همچنین از جمله موضوع شایع در قرن اول و دوم هجری تربیت موالی بود. این افراد عمدتاً به علت داشتن استعداد مناسب و نیز آمادگی کسب علم و نیز با احساس ضعفی که ایشان در برابر عرب ها داشتند و درصدد بودند که آن را جبران کنند، به خوبی در زمینه حدیث کار کردند و در نتیجه توانستند در مدت زمانی کوتاه از فقها و محدثین مراکز عمده اسلامی شوند. این افراد در خانواده های مختلف عرب، تربیت شده بودند که طبعاً انگیزه های سیاسی و مذهبی جاری و مرسوم در آن قبایل و عشیره ها، به اینان نیز سرایت کرده بود، به ویژه کوفه، بیشتر گرایش شیعی داشت و "موالی" آن نیز چنین بودند، از این رو اهل بیت علیهم السلام نیز از این ویژگی برای تربیت موالی استفاده کردند.
در این میان، سیاست علی بن الحسین علیه السلام شایان توجه بسیار است. امام می کوشید تا در مدینه، با تربیت طبقه "موالی"، راه را برای آینده باز کند. و اسلام صحیح و سلیم را به آنان (که زمینه کافی داشتند) انتقال دهد، پس با شخصیتی که امام داشت به شایسگی می توانست در روحیه موالی اثر بگذارد و احساسات شیعی را به آنان انتقال دهد.
استاد "سید جعفر مرتضی" در تشریح سیاستهای امام سجاد علیه السلام و به منظور بخشیدن حیاتی نوین به مکتب جعفری، اشاره به این نکته دارد که آن حضرت غلامان را می خرید و آنان را آزاد می کرد، به طوری که به نوشته "سید الاهل" : غلامان این مسئله را دریافته، شور و شوق فراوانی داشتند که مشمول اقدام امام شوند. امام نیز در هر سال و ماه و روز و به مناسبت هرحادثه، آنان را آزاد می ساخت. به طوری که در مدینه قریب به یک لشگر از موالی آزاد شده و کنیزکان رهایی یافته، به سر می بردند که تمامی آنها از موالی امام سجاد علیه السلام بودند. و شمار آنها به 50 هزار تن یا بیشتر می رسید.
مؤلف محترم "اعیان شیعه" نیز می نویسد: او سودانیان را می خرید، حال آنکه هیچ نیازی به آنان نداشت. استاد "سید جعفر مرتضی" پس از ذکر این مطالب نتایج متعددی از این مسئله می گیرد و می نویسد: یعنی نتیجه چنین سیاستی، این بود که موالی، اهل بیت علیهم السلام نمونه های انسانیت و اسلامیت به شمار می رفتند. و آمادگی کامل داشتند تا در شرایط گوناگون در کنار آنها قرار بگیرند، شواهدی نیز وجود دارد که نشان می دهد "موالی" در مواقعی که علویین مورد ظلم قرار می گرفتند و یا بعضی از حکام به آنها ستم می کردند، به یاری آنها می شتافتند.
امت عاشورایى
«عاشورا»در متن زندگى شیعه و در عمق باورهاى پاک او جریان داشته و«نهضت کربلا»،در طول چهارده قرن،با کوثرى زلال و عمیق،سیراب کنندهجانها بوده است.
هم اکنون نیز عاشورا،کانونى است که میلیونها دایره ریز و درشت از ارزشها،احساسها، عاطفهها،خردها و ارادهها بر گرد آن مىچرخد و پرگارى است کهعشق را ترسیم مىکند.
بى شک،محتواى آن حماسه عظیم و انگیزهها و اهداف و درسهایش یک«فرهنگ»غنى و ناب و الهام بخش را تشکیل مىدهد و در حوزه وسیع تشیع ودلباختگان اهل بیت،کوچک و بزرگ و عالم و عامى،همواره با«فرهنگ عاشورا»
زیسته،رشد کرده و براى آن جان باختهاند،تا آنجا که در آغاز تولد،کام نوزاد را باتربتسید الشهدا«ع»و آب فرات بر مىدارند و هنگام خاکسپارى،تربت کربلاهمراه مرده مىگذارند و در فاصله ولادت تا مرگ هم به حسین بن على«ع»عشقمىورزند و براى شهادتش اشک مىریزند و این مهر مقدس،با شیر وارد جانمىشود و با جان به در مىرود. ضرورت کار در باره نهضت کربلا،تاکنون بسیار نوشته،سروده و تحقیق شده است وصاحبان فکر و قلم از زوایاى مختلف و با دیدهاى گونهگون به این حماسهنگریستهاند،بگونهاى که مجموعه آثار مربوط به قیام کربلا و مسائل جنبى آن،کتابخانه عظیمى را تشکیل مىدهد،اما...همچنان زمینه و میدان براىپژوهش و عرضههاى جدید در این باره باز است.بقول«صائب»:
یک عمر مىتوان سخن از زلف یار گفت×در بند آن مباش که مضمون نمانده استهدف از تدوین این فرهنگنامه،آن بوده که یک مجموعه یک جلدى،فشرده،دم دست و کار بردى،حاوى لازمترین دانستنیها پیرامون موضوعاتىکه به آن نهضت جاوید چه در عصر حادثه،چه زمانهاى پس از آن تا امروز مربوطمىشود،ارائه گردد.از این رو مدخلهاى کتاب که به ترتیب الفباست،اشخاص،گروهها،جاها،کتابها،اصطلاحات،سنتها،شعایر،تعالیم مکتبى و محورهاىدیگر را که به نحوى در ارتباط با فرهنگ عاشوراستشامل مىشود.
در باره اغلب عنوانهاى این فرهنگنامه مىتوان مقاله مبسوط،حتى جزوه وکتاب نوشت-آنگونه که نوشتهاند-لیکن هدف این بوده که در حداقل عبارات ودور از شرح و بسط غیر ضرورى و قلمفرسایى،مفیدترین آگاهیهاى لازم بهخواننده داده شود.ناگفته نماند در برخى عناوین هم در منابع مختلف مطلبچندانى به دست نمىآید،بخصوص پیرامون بعضى از شهداى کربلا.از این روآگاهیهاى داده شده گاهى بسیار اندک و احیانا غیر کافى است.
تدوین و ارائه یک دایرة المعارف کامل و شامل،که به چندین مجلد قطوربالغ گردد،کار یک گروه،آن هم در چند سال و با امکانات پژوهشى گسترده است(همچنانکه طبق اطلاع نگارنده،برخى مراکز در تهران،قم و مشهد چنینانگیزه و انگارهاى دارند و به کار مشغولند)و سالها باید انتظار کشید تا آن تلاشهابه ثمر برسد و فیشها کتاب شود.
اگر در این کتاب با برخى کاستیها روبرو شوید،آن را به حساب فردى بودنکار بگذارید.در عین حال از تذکرات و پیشنهادهاى اهل نظر در تکمیل این مجموعه،مشتاقانه استقبال مىشود.
امید مىرود این اثر براى همه شیفتگان اهل بیت عصمت«ع»که دل در گروعشق ابا عبد الله«ع»دارند و سر بر آستان ولاى او مىسایند،بویژه فرهنگیان،نسل جوان کتابخوان،مبلغان، سروران روحانى،مداحان و ذاکران،بسیجیانعاشورایى و امتحزب الله مفید باشد.
نظام ارتباطى یکى از مزایاى این فرهنگ نامه آن است که در پایان اغلب مطالب مربوط بههر عنوان،با«فلش»به کلماتى ارجاع داده شده که آنها در این کتاب مورد بحثقرار گرفته است.با مراجعه به مدخلهاى مشابه و نزدیک به هم یا مرتبط،مىتوانید اطلاعات بیشترى به دست آورید.مثلا در آخر«اهل بیت»چنین آمدهاست«-عترت،بنى هاشم»و در آخر«تربت»آمده است: «-بوى سیب،تسبیح تربت،چاووش خوانى،فرات»که به هر کدام از آنها مراجعه شود مطالبىمرتبط با موضوع تربت دیده مىشود.ایجاد این«نظام ارتباطى»بین مدخلها،بهره ورى خواننده را از کتاب افزایش مىدهد.
مدخلهاى ارجاعى تعدادى از مدخلها نیز با فلش به مدخل دیگرى ارجاع داده شده است، مانند:
خون خداباب الحوائجپیروزىدفن اجساد شهداکه باید مطلب را در عنوان دوم جستجو و مطالعه کرد.
منابع جنبى یکى از راههاى«ماخذ شناسى»در باره موضوعات مختلف،دقت در کتابنامه و فهرست منابعى است که در پایان کتابها و مقالات یا در ذیل صفحاتارائه مىشود.در این مجموعه،در پا نوشت صفحات علاوه بر ماخذ مطالب،گاهى کتابها و منابع دیگرى نشانى داده شده است که براى علاقهمندان تحقیقو مطالعه بیشتر سودمند است.البته نام این کتابها در فهرست منابع پایانکتاب،نیامده است،زیرا اغلب جنبه معرفى داشته نه آنکه چیزى از آنها نقلشده باشد،مثل آنچه در پاورقى مدخلهاى وقف،عبد الله بن عباس،فسادبنى امیه،کوفه، مدایح و مراثى،ادبیات عاشورا،اصحاب امام حسین«ع»و...آمدهاست.
فهرست موضوعى گرچه پیشنهاد برخى آن بود که این مجموعه،فصل فصل موضوع بندى وتنظیم شود،ولى به نظر رسید ترتیب مطالب بر اساس الفبایى عنوانها،خوانندهرا زودتر به موضوع مورد نظر مىرساند.براى مطالعه و باز یافتن موضوعاتخاص نیز،فهرستى از همه مدخلهاى مطرح شده در کتاب،در پایان آمده کهبصورت موضوعى تنظیم شده است. موضوعات آن فهرست اینهاست:اشخاص،موضوعات و مفاهیم،جاها و شهرها،ابزار و وسائل، حادثهها،اشیاء و پدیدهها،اصطلاحات،کتابها،گروهها.
امید است این تلاش کوچک،مورد قبول خداوند و عنایت ابا عبد اللهالحسین«ع»قرار گیرد و کمترین اداى دین به پیشگاه آن مولاى کریم و خدمتىناچیز در مسیر احیاگرى نسبت به آن حماسه ماندگار و ترویج«فرهنگ عاشورا» به شمار آید.
قم-جواد محدثى
مهر 1374 ش
روز دانشجو، روز رستاخیز اندیشههاست؛ روز علمدوستی و حقیقتپرسی، روز طلوع اندیشههای نو، روز انسانهای فرهیخته و بالنده، روز اندیشههای ناب و روز گسستگی جهلها ونابخردیها. روز پردهبرداری از گمنامیها و پردهپوشی بر سیاهیهاست. این روز، روزی است که دانشدوستان با دستان مهربان و اندیشههای نابشان از دوستیها سخن خواهند گفت، از عشقها، از زیباییها. روز حقیقتی که دوستدار روشنایی است. مبارزه در همه حال در دوران تأسیس دانشگاه تهران، وجود حکومت خودکامه و دیکتاتوری رضاشاه، فقدان آزادیهای سیاسی، چیرگی بیگانگان، سیاستهای فرهنگی ضددینی و گسترش فرهنگ غربی و سیاستهای توسعه شبهمدرنیستی، زمینههای نارضایتی بخشی از دانشجویان و دانشگاهیان را فراهم کرد اما امکان فعالیت سیاسی گسترده از همگان سلب شده بود و در اثر هرج و مرج ناشی از ناکامی مشروطیت، ذهنهای عمومی برای حکومت دیکتاتوری آماده بود. از این رو در این دوره، همه مبارزان سیاسی شامل نیروی مذهبی، ملی و چپ سرکوب میشدند و الگویی برای دانشجویان باقی نمانده بود و در نتیجه، فعالیتهای پراکنده دانشجویان بدون حمایت نیروهای سیاسی جامعه، بینتیجه باقی میماند و به سرعت سرکوب میشد. جنبش دانشجویی جنبش دانشجویی در دهه 1320، با توجه به مسائلی نظیر حضور قدرتهای خارجی انگلستان، شوروی و آمریکا و اعمال نفوذ آنان در کشور برای به دست آوردن یا حفظ امتیاز به ویژه در مسئله نفت، عدم تحقق دموکراسی و آزادیهای مندرج در قانون اساسی، شکاف طبقاتی وگسترش فقر عمومی، تحقیر فرهنگ مذهبی از سوی جریانهای فکری و نیز تعدد احزاب و جریانهای سیاسی، در سه ملیت فکری چپ، ملی و مذهبی شکل گرفت. هر طیف فکری جنبش دانشجویی، تشکیلات متعلق به خود را برای پیگیری اهدافش سازمان میداد و فعالیت میکرد. مظهر مبارزه پس از کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق، با توجه به سرکوب شدید گروهها و احزاب سیاسی چپ، ملی و مذهبی و وجود حکومت نظامی، امکان فعالیت سیاسی از بیشتر قشرهای اجتماعی گرفته شده بود، ولی جنبش دانشجویی همچنان به فعالیت ادامه داد و دانشگاه، عمدهترین مظهر مبارزه و مقاومت بر ضد استبداد در استعمار تلقی میشد. پس از بازگشایی دانشگاه و شروع سال تحصیلی در مهر 1332، فعالیتهای دانشجویان با برگزاری تظاهرات، بخش اطلاعیه، تعطیلی کلاسهای درس و... آغاز شد. در این دوران، فعالیت جنبش دانشجویی گاه به صورت عمومی و پراکنده زمانی با سازماندهی تشکیلات دانشجویی صورت میگرفت. زمینه اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به مشکلات پس از کودتا و ورود «دنیس رایت»، کاردار جدید انگلستان در ایران، در روز 14 آذر تظاهرات کردند. روز 15 آذر، تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران، شماری از دانشجویان را مجروح و دستگیر کردند. تظاهرات پیگیر دانشجویان، رژیم کودتا را بر آن داشت که در آستانه ورود نیکسون، معاون رئیس جمهور آمریکا به تهران (18 آذرماه) اقتدار خود را به آنها نشان دهد و از دانشجویان زهرچشمی بگیرد تا ورود نیکسون در کمال آرامش برگزار شود. از این رو در اقدامی کمسابقه در 16 آذر، نیروهای لشکر 2 زرهی به دانشگاه تهران اعزام شدند. وقوع حادثه روز 16 آذر، دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه تهران، متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیرعادی اطراف دانشگاه شدند و وقوع حادثهای را پیشبینی کردند. پس از چند ساعت، سربازان به داخل دانشکدهها هجوم بردند و عده بسیاری را دستگیر کردند که بین آنها عدهای از استادان نیز به چشم میخورد. در تمام این مدت، دانشجویان سکوت کرده بودند؛ زیرا میدانستند آنها دنبال بهانه میگردند. ساعت ده صبح هنگامی که دانشجویان در سر کلاسها بودند، چندین نفر از سربازان رهسپار دانشکده فنی شدند. در همین زمان، رئیس دانشکده فنی، برای جلوگیری از هر گونه درگیری و خونریزی احتمالی، زنگ کلاسها را زودتر از موعد زد. هنگامی که دانشجویان در حال خروج از دانشکده بودند، به یکباره با حضور و هجوم سر نیزه سربازان مواجه شدند که همین امر به شعار دادن تعدادی از دانشجویان و درگیری آنان با مهاجمان انجامید. در این میان، سه تن از دانشجویان دانشکده فنی به شهادت رسیدند و تعداد زیادی نیز مجروح شدند. |