بازی پس کوچه ها را ترک کرد
رفت تا خط مقدم تا خدا
رفت تا معنا کند آیینه را
صورتش را با چفیه بسته بود
عزم او انگیزه ای پیوسته بود
مادر پیرش پر از دلواپسی
پشت پایش نور می ریزد بسی
شهیدفهمیده اززبان همسالانش اوانقدربزرگواربودکه هیچ کس نمی تواندجای اورابگیرد. هم عقل وهم قلب بزرگی داشته است.